پدرام سلطانی نایب رئیس سابق اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، با اشاره به تاثیر نوسانات ارزی بر واحدهای تولید گفت: آنچه که به تجربه ثابت و دیده شده این است که نوسانات شدید ارزی و به ویژه نامعلوم بودن جهت و جریان سیاستهای ارزی، نگرانی را در تولیدکنندگان افزایش داده و موجب میشود که برای ترمیم و تدارک مواد و تجهیزات مورد نیاز خود که ارزبری دارند، یک رویکرد بیشینه یا به عبارتی رویکرد حداکثری تامین اتخاذ کنند.
نایب رئیس سابق اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران افزود: بر این اساس واحدهای تولیدی تلاش خواهند کرد تا آنجا که میتوانند، مواد اولیه یا تجهیزات مورد نیاز خود را بیش از میزان مصرفی که به صورت متعارف تهیه میکردند، خریداری نمایند.
وی تصریح کرد: به عنوان مثال، اگر قرار بود تولیدکننده برای سه ماه مواد اولیه یا قطعات و تجهیزات مورد نیاز خود را خریداری نمایند، وی این میزان خرید را، حداقل به شش ماه تا یک سال بسته به توان مالی خود افزایش دهد. پس این اتفاق اولاً باعث میشود، تقاضا برای ارز افزایش پیدا کند و ثانیاً موجب میشود که قیمت تمام شده مواد اولیه برای مصرفکننده و تولیدکننده افزایش یابد؛ چراکه برای تامین نقدینگی مورد نیاز یا باید از بانک تسهیلات بگیرند و یا به واسطه خواب طولانی سرمایه ای که دارند، این تغییرات را در هزینه تمام شده خود لحاظ کنند؛ بنابراین اتفاق دومی که رخ میدهد، افزایش قیمت تمام شده تولیدکننده بیش از حد واقع و انتقال آن به مصرفکننده است که طبیعتاً، موجب تورم در محصول نهایی خواهد شد.
به اعتقاد سلطانی، موضوع دیگری که نوسانات را موجب میشود، معمولاً چسبیدن قیمتها به سقف نوسان است؛ به این معنا که اگر به طور مثال نرخ ارز نوسان داشته باشد و به ۲۰ هزار تومان برسد و سپس نرخ آن به 17 هزار تومان کاهش پیدا کند، دیگر بازار بر اساس قیمت 20 هزار تومانی ارز، خود را تنظیم میکند و به کاهش نرخ ارز واکنش طبیعی نشان نمی دهد یا به آن اعتماد نمیکند؛ پس به دلیل اینکه پایداری کاهش نرخ ارز وجود ندارد، نمیتوان توقع داشت که این چسبندگی قیمت به سقف، به تدریج اصلاح شود؛ چراکه به تجربه ثابت شده است این اتفاق به ندرت در اقتصاد ما رخ میدهد که قیمتی که بالا رفته، مجدد کاهش یابد.
وی اظهار داشت: این امر موجب میشود که قیمتها به سقف نوسان، چسبندگی پیدا کنند و خود این موضوع عملاً گرانی بیشتر کالاها را در بازار موجب میشود.
سلطانی ادامه داد: موضوع دیگری که اتفاق میافتد این است که بعضا افرادی که واردکننده مواد اولیه یا نهادههای مورد نیاز تولیدکننده هستند، در شرایط نوسانی سعی میکنند که فروش حداقلی و خرید حداکثری داشته باشند؛ به این معنی که در تامین مواد اولیه، به راحتی اقدام نمیکنند. به طور مثال با فرض اینکه این قیمتها بالا میرود، انعطاف فروششان به تولیدکنندگان به حداقل میرسد و در مجموع طبیعتاً اتفاقاتی که رخ میدهد به نفع تولید نیست.
وی خاطرنشان کرد: بانک مرکزی برای مدیریت ارزی کشور، رویکرد تأخیری در تخصیص ارز اتخاذ کرده است. به این معنی که تا جای ممکن ارز را دیرتر و کمتر به واردات تخصیص میدهد و از این طریق، به صورت تصنعی تقاضای ارز را کنترل می کند؛ یا به عبارتی آن را به عقب میندازد و باعث می شود که اتفاقاً تقاضا افزایش پیدا کند.
سلطانی گفت: اصولاً وزارت صمت به همان میزانی که بانک مرکزی دستور میدهد، ثبت سفارش تعیین میکند و نه بیشتر آن و بر این اساس، این اتفاق از این جهت رخ می دهد که تصور شود تقاضا برای ارز در سامانه نیما خیلی بالا نیست در حالی که عمدهای از این تقاضا، پشت ثبتسفارش گیر کرده است و حالا این تقاضا به صورت غیرواقعی پشت ثبت سفارش افزایش پیدا میکند؛ چراکه احساس تولیدکنندگان و واردکنندگان این است که اگر از هر پنج تقاضا به یک تقاضا برای ارز مورد نیاز پاسخ مثبت داده میشد، بهتر است تا 10 تقاضا مطرح کنند شاید به چهار تقاضای آنها پاسخ مثبت داده شود و در این مدل، میزان تقاضا افزایش پیدا میکند.
وی ادامه داد: در این شرایط از آنجا که در کشور ما به واسطه عدم شفافیت و ناکارآمدی سیستم و فسادهایی که در گذشته وجود داشته است، میتواند روابط فسادگونه نیز برای تعیین ثبت سفارش و یا تخصیص ارز شکل گیرد؛ کما اینکه در گذشته نیز بوده و در مدتی با جابجایی ها و به عبارتی سخت گیری ها و کنار گذاشتن برخی از پرسنل که دخیل این موضوع بودند کمتر شد؛ اما طبیعتاً استعداد آن همیشه وجود داشته است و اکنون نیز نمیتوان ادعا کرد که این موضوع وجود ندارد.
نظر شما